سلام. دختری هستم25ساله. قیافه معمولی تقریبا خوشکل. قدبلند. تحصیل کرده. وضع زندگیمون معمولیه. تنها ی عیب دارم اینم از نظر دیگران. که مادر پدرم پیر هستن. واین طبیعیه چون من فرزند آخر خونه هستم. با اینکه دختر خوب و نجیب و باحجابی هستم. هرکی میادخواستگاری بخاطر پدرمادرم نمیپسندن.
حالا ی سوال؟ چرا؟ من باید چیکار کنم؟تقصیر من چیه؟ واگه من نیاز جنسی داشته باشم چه کنم؟ی پسر اگه نیاز داشته باشه راه حل شرعی داره که بره با ی خانم مطلقه صیغه کنه.
راه حل شرعی برای دختری که نیاز داره و نمیتونه ازدواج کنه چیه؟ مگه اسلام دین کاملی نیست؟خوهاش میکنم جوابمو زود بدین. ممنون
پاسخ :
سلام
اونایی که پیر بودن والدین شما رو عیب می دونن شاید این ذهنیت رو دارند که اگه با شما ازدواج کنند باید خرج پدر و مادر شما رو هم تقبل کنند ! اونا این احتمال رو میدن که پدر و مادرتون بعد از ازدواج بخوان با شما زندگی کنند .
بنابراین پیر بودن والدین شما رو عیب می دونن .
تقصیر شما اینه که فرزند آخر خانواده هستید !!!
اصلا به این چیزها اهمیت ندید . به خدا اعتماد کنید . نکنه این ذهنیت دیگران باعث بشه که علاقه ی شما به اونا کم بشه . و خدای نکرده کار به بی احترامی کردن بکشه .
به بهانه ی ازدواج کردن دل پدر و مادرتون رو نشکنید . حاضرم قسم بخورم که اگه چنین اتفاقی بیافته حتی اگه با یه میلیاردر ازدواج کنید خوشبخت نمیشید . پس صبر داشته باشید و منتظر بمونید تا بفهمید خدا برای شما چه برنامه ای داره !
در مورد کنترل شهوت :
به قول یکی از دوستان ، غریزه ی جنسی ، غریزه ی نجیبیه . تا خود آدم به سمتش نره ، قدرت تخریبی کمی داره . وقتی کسی بهش فکر کنه ، طبیعتا روی جسمش هم تاثیر میذاره .
برای کنترل بهتر این غریزه ، نباید بهش فکر کرد . خدا در قرآن می فرمایند : به گناه نزدیک نشید .
در مورد مسائل جنسی یعنی این که بهش فکر نکنید ، فیلم و عکس تحریک کننده نبینید و در خیابون چشمتون رو کنترل کنید تا به طرف خودیی و سایر گناهان جنسی کشیده نشید. نمی دونم در پست های قبلی خوندید یا نه . گفته شد که برای کنترل فکر ، لازمه جلوی ورود افکار ناخواسته به مغزمون رو بگیریم . فرض کنیم یه مزاحم در میزنه ! شما میرید دم در . بعضی ها در چنین مواقعی اجازه ی ورود به مزاحم نمیدن .
مزاحم هم راهش رو میگیره و میره و صاحب خونه هم میره کارش رو دنبال می کنه . بعضی ها اجازه ی ورود میدن . وقتی مزاحم وارد شد ، بیرون کردنش سخته . ممکنه با فریب و زیبا جلوه دادن خودش کم کم توی دل صاحب خونه جا باز کنه ! اگه چنین اتفاقی بیافته کار صاحب خونه خیلی خیلی سخت میشه .
پس اگه منظور شما رو به درستی فهمیده باشم ، برای کنترل افکار و راحت شدن از عواقب بعدی اون لازمه مثل صاحب خونه ی اولی رفتار کنید . یعنی در رو به روی فکر مزاحم باز نکنید . شما می تونید در چنین مواقعی یه قسمت از قرآن یا دعا رو زمزمه کنید . یا یه شعر مورد علاقه رو بخونید یا حتی از مثلا 100 به طور برعکس شروع به شمردن کنید !
رو ,ی ,، ,اگه ,جنسی ,خونه ,صاحب خونه ,شما رو ,برای کنترل ,پدر و ,بهش فکر ,چنین اتفاقی بیافته
درباره این سایت